آخرین تحول مهم دههٔ ۱۹۵۰ در سینمای آمریکا ابطال مقررات تحمیلشده توسط نظام تولید (مقررات اخلاقی) و احراز یک آزادی بیان بیسابقه در سینمای آمریکا بود. در ۱۹۵۲، پس از آنکه ایالت نیویورک کوشید از نمایش فیلم معجزه، وربرتو رُسِلّینی، ۱۹۴۸، نوشتهٔ فدریکو فلّینی و تهیهکنندگی پینلّٔی و رُسلّینی) به اتهام 'توهین به مقدسات' جلوگیری کند، وضع عوض شد. جوزف بورستین (Joseph Burstyn) این قضیه را در دادگاه عالی ایالات متحد طرح کرد و در مه ۱۹۵۲ تعریف جدیدی از سینما بهعنوان 'وسیلهای مهم برای دادوستد اندیشه' بهدست آمد. |
در حالیکه این نبرد حقوقی در جریان بود، نظام تولید از طریق نفوذ فیلمهای خارجیِ 'تصویبنشده' زیر ضربه بود. استودیوها دیگر مالکیت سالنهای نمایش را در اختیار نداشتند، لذا پخشکنندگان دیگر مجبور نبودند تولیدات استودیوها را بهطور دربست بپذیرند. اتوپره مینجر با تولید دو فیلم با محتوائی تحریکآمیز (برای آن دوره) برای یونایتد آرتیستز آشکارا به جنگ نظام تولید برخاست - ماه آبی رنگ است (۱۹۵۳) که در آن کلمهٔ ممنوعهٔ باکره را بهکار برد؛ و فیلم مردی با بازوی طلائی (۱۹۵۵) که در آن فرنک سیناترا در نقش یک معتاد به هروئین ظاهر شده بود. هر دو فیلم از دریافت مُهر نظام تولید محروم شدند، اما هر دو از طریق پخشکنندگان مستقل به نمایش درآمدند و موفقیت تجاری بهدست آوردند. طولی نکشید که فیلم عروسک از الیاکازان توسط برادران وارنر پخش شد و توفانی از اعتراض را برانگیخت. این نخستین فیلم استودیوهای اصلی بود که بهطور سرگشاده مورد تکفیر لژیون نجابت (Legion of Decency) قرار گرفت. موفقیت تجاری این سه فیلم ناقوس مرگ نفوذ لژیون بر هالیوود را به صدا درآورد و موجب حذف کامل نظام تولید در دههٔ ۱۹۶۰ شد و جای آن را سیستم ردهبندی (rating) گرفت. که فیلمها را به تناسب سن و نوع تماشاگر طبقهبندی و تهیهکننده را موظف میکرد ردهٔ موردنظر را در اعلانهای فیلم درج کند. |
از حوالی سال ۱۹۵۵ روابط جنسی برای نخستین بار پس از بیست سال، یعنی سال تصویب قانون نظام تولید، بهصورت علنی پردهٔ سینماهای آمریکا را انباشت، و گرایش به نمایش صحنههای شهوانیِ پوشیده (که بهتدریج از پوشیدگی کاسته میشد) از اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و دههٔ ۱۹۶۰ غالب شد. |
با ورود واقعگرائی نو در محتوا به سینمای آمریکا، پس از یک دورهٔ طولانی ممنوعیت، حریمهای شرعی دیگری نیز شکسته شد. در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ فیلمسازها جنایتکاران را همچون انسانهائی قابل ترحم مینگریستند. حریم فرهنگی دیگری که در سینمای آمریکا شکسته شد برداشت تصویرگرانهٔ افراطی و / یا شاعرانه از خشونت و بیرحمی بود. این امر، البته هنگامی جوازِ رسمی گرفت که جان کندی رئیسجمهور آمریکا را در مقابل دوربینهای فیلمبرداری در ۱۹۶۳ در دالاس به قتل رساندند؛ نیز هنگامیکه خشونتهای غیرانسانی در جنگ ویتنام یکشنبه در طول دههٔ ۱۹۶۰ از طریق تلویزیون به اتاق نشیمن مردم راه یافت. |