cinamatak

serials

cinamatak

serials

تبدیل به رنگی

تبدیل به رنگی

 

تلویزیون با تکنولوژی تازهٔ خود هالیوود را تهدید می‌کرد، بنابراین هالیوود برای دفاع از موجودیت خود دست به استفاده و استخراج امتیازات فنیِ سینما بر تلویزیون زد. در واقع، برای رقابت با تلویزیون بود که سینما بین سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۵ به سرعت از سیاه و سفید به رنگی تبدیل شد.

  
ادامه مطلب ...

پرده عریض و سینمای سه‌بعدی

پرده عریض و سینمای سه‌بعدی

 

- دوربین / پروژکتورِ چندگانه: سینه‌راما:

هالیوود هنگام دستیابی به اندازهٔ تصویرِ پرده، همزمان آغاز به تجربه در سیستم‌های نوین اپتیک کرد تا گستره و عمق بیشتری به تصویر بدهد. اولین دستاورد این فرمت با اندازهٔ تازه، دوربین/پروژکتورهای چندگانهٔ (multiple-camera/projector) پرده عریض بود که سینه‌راما (Cinerama) نام گرفت و در سپتامبر ۱۹۵۲ معرفی شد. در شیوهٔ سینه‌راما سه دوربینِ همگاه (سینک) ۳۵ میلی‌متری که در یک قوس با یکدیگر هماهنگ شده‌اند، به‌طور همزمان در پهنهٔ وسیعی ضبط می‌شوند و بعداً به‌وسیله دستگاه نمایش (پروژکتور( را همگاه در پرده‌ای مقعر به نمایش درمی‌آیند. بنابراین، در این شیوه تصویر منعکس شده بر پرده سه برابرِ استاندهٔ تصویرِ ۳۵ میلی‌متری است؛ ارتفاع تصویر نیز به نسبت بیشتر است، خط فاصل بین تصاویر نیز با یک انطباق ترم تصویر در عدسی دوربین به‌وسیله شانه‌های فلزی معلّق در دستگاه نمایش پنهان می‌شود.

 

ادامه مطلب ...

هالیوود، ۱۹۶۵-۱۹۵۲

هالیوود، ۱۹۶۵-۱۹۵۲

 

بین سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۶۵ هالیوود را بیش از هر چیز باید در پرتو جنون ضدکمونیستی و فهرست سیاه از یک سو، و پیدایش تلویزیون و رکود اقتصادی ناشی از آن از سوی دیگر تجسم کرد. صنعت سینما به بهانهٔ مبارزه با کمونیسم و با 'فیلم‌های مسئله‌گو' و ملودرام‌های نیمه‌مستند، که پس از جنگ آن همه طرفدار پیدا کرده بودند، دیگر نمی‌توانست نهادهای آمریکائی را مستقیماً مورد انتقاد قرار دهد.

  
ادامه مطلب ...

Harold Lioyd

هَرُلد لوید و دیگران

 

یکی دیگر از معماران کمدی صامت هَرُلد لوید (Harold Lioyd) (۱۹۷۱ - ۱۸۹۳) است. لوید در ۱۹۱۴ ابتدا به‌عنوان سیاهی لشکر در کمپانی پارامونت آغاز به‌کار کرد. روچ در این زمان با سه هزار دلاری که به ارث برده بود یک کمپانی تولید به راه انداخته بود و لوید را با هفته‌ای سه دلار به‌عنوان بازیگر کمدی استخدام کرد. لوید بین سال‌های ۱۹۱۵ و ۱۹۱۷ با کاراکتر مرد سرگردان در نقش‌های 'لوک تنها' و 'ویلی‌بازی' ظاهر شد و در آنها به شدت کاراکتر ولگرد چاپلین را تقلید کرد. اما در ۱۹۱۷ در یک فیلم دو حلقه‌ای به‌نام بر فراز نرده برای نخستین‌بار ویژگی کمیک خود را کشف کرد - پسری صمیمی، با خصلتی آرام و عینکی دسته‌شاخی.

  
ادامه مطلب ...

مشرب آمریکائی (۲)

مشرب آمریکائی (۲)

 

اریش فُن اشتروهایم نام اصلی او اریش اُسوالد اشتروهایم، متولد وین و پسر یک تاجر یهودی از سیلسیا بود، که در فاصلهٔ شال‌های ۱۹۰۶ و ۱۹۰۹ به ایالات متحد مهاجرت کرد. هنگامی‌که سرانجام از هالیوود سردرآورد پیشوند اشرافی فُن را به‌نام خود افزود و خود را اریش فُن اشتروهایم (Erich von Stroheim (Erich Oswald)) (۱۹۵۷ - ۱۸۸۵) نامید و افسانه‌ای را شایع کرد که از اعقاب اشرافیت اتریشی است، و در جوانی افسر شوالیه‌گری بوده است. ابتدا در ۱۹۱۵ به‌عنوان سیاهی لشگر کار خود را در فیلم تولد یک ملت آغاز کرد ولی به‌تدریج تا دستیاری گریفیث در فیلم تعصب (۱۹۱۶) پیش رفت و بین سال‌های ۱۹۱۵ و ۱۹۱۷ دستیار جان‌ اِمرسُن (۱۹۵۶ - ۱۸۷۸)، آلن دوُان و جُرج فیتز موریس (George Fitzmaurice) (۱۹۴۰ - ۱۸۸۵) از کارگردان‌های کمپانی ترای‌انگل شد.

  
ادامه مطلب ...

مشرب آمریکائی

مشرب آمریکائی

 

به رغم سینمای پیشرفتهٔ دوران 'اخلاق نو' و تاخت و تاز اروپائی‌ها که ذکر آن رفت، می‌توان یک سنت خانگی در سینمای آمریکا را شناسائی کرد: ملودرام احساساتی و رمانس روستائی متأثر از تدوین سادهٔ روائی گریفیث در فیلم‌های پیش از جنگ او گریفیث این سنت را در فیلم‌های کوتاه خود جا انداخته بود و آن را تا فیلم‌های بلند دههٔ ۱۹۲۰ خود نیز ادامه داده بود.

  
ادامه مطلب ...

Ernst Lubitsch

سلیقهٔ اروپائی در سینمای آمریکا:لوئیچ و دیگران

 

یکی دیگر از کارگردان‌های زیر دست و وسوسه‌آفرین دههٔ ۱۹۲۰ هالیوود، اما با سلیقه‌ای بسیار بالاتر و ظریف‌تر از سسیل ب. دومیل، ارنست لوئیچ (Ernst Lubitsch) بود. لوئیچ، یک یهودی آلمانی، و یکی از نوابغ کُستومفیلم در UFA در اواخر سال ۱۹۲۲ به همراه فیلمنامه‌نویسی به‌نام هانس کرالی (Hans Kräly) (۱۹۰۵ - ۱۸۵۵) به هالیوود آمد تا فیلم رُزیتا (۱۹۲۳) را برای مری‌پیکفورد بسازد.

  
ادامه مطلب ...